خیلی خیلی دوست دارم
دختر مهربون من بعد از بیست و سومین ماهگرد تولدش به مامان گفت "حیلی حیلی دوست دارم، مامااا ن". این زیباترین ، شیرین ترین و دلنشین ترین جمله ای بود که من تو عمرم شنیده ام عزیز دلم. چه زیبا معنی دوست داشتن رو مفهمی خوب من. مامان هم خیلللللللللللللللللللی خیلللللللللللللللللی دوست داره قشنگترینم. تو هفته قبل دچار یک تب کوچولو بخاطر درآمدن آخرین دندونهات شدی. نصف شب بیدار شدم که بهت قطره تب بر بدم ولی چون تلخه دوست نداری بخوری و خیلی مقاومت میکنی. بعد از اینکه قطره خوردی دستات تکون میدادی و میگفتی : بسسسسسسه دیگه ، بسسسسسسسسسسسسسه دیگه. با این شیرین زبونیهات آدم دلش میخواد بخورتت جیگرم. راستی پنجشنبه گذشت...