22 ماهگی و ...

22 ماهگیت مبارک عزیز دل مادر

دختر قشنگ من تو این دو سه هفته گذشته کلی کارهای خاص انجام داده ولی مامان وقت نکرده بنویسه .

اول اینکه با قلم مو نقاشی کرده و کلی نقاشی های خوشگل کشیده. و کلاً خیلی هم به نقاشی کشیدن علاقه داره . وجالب اینجاست که در طی کار با قلم مو کلی چیزهای جدید کشف میکنی. مثلاً رنگ رو با قلم مو می پاشی رو کاغذ و زمین و یا با ضربه زدن طرحهای خوشگل می ساختی. واقعاً احساس میکنم تو این زمینه استعداد داشته باشی عزیزکم. البته به قلم مو میگی : بوقلمو

از دیگر کارهایی که تو این مدت انجام دادیم درست کردن اولین کاردستی بود . یک کلاژ که با چسباندن تکه های کاغذ رنگی اونو خودت درست کردی. اونجوری کار باچسب رو هم یاد گرفتی.

یک کار خلاقانه هم که خودت انجام دادی این بود که تکه های خمیر رو روی مقوا کشیدی وچسبوندی و بعد مداد شمعی رو ی اونها رو خط کشیدی. برای من این کارت که با خلاقیت خودت ایجاد شده بود واقعاً جالب بود دختر خلاق من. یک نوع ترکیب طراحی با کلاژ خمیر بود.

حالا بگم از شیرین زبونیهات شیرین مامان

شعر که برای ما میخونی البته اگر میلت بکشه. یک شعر عمه بهاره برات میخوند به نام حاجی لک لک  با این مضمون:

حاجی لک لک

تو کجایی؟

رو بلندی

چی میخوری؟

نون قندی

مال من کو؟

گربه برده

اگه گربه رو بیبنم

سر دمش میچنم

اینقدر این شعر رو با مزه میخونی که حد نداره. البته نه کاملاً از حفظ ، بیشتر بعد از اینکه برات میخونیم تکرار میکنی.

دختر با ادب من وقتی چیزی رو به کسی میده میگه : بفرمایید.

وقتی چایی میریزیم و برای تو چایی نیاورده باشیم، میگی: چای من کو؟

یک دفعه وقتی روی لگن جیش کرده بودی تندی اومدی و به مامانی گفتی: سریع پوشکم کن

یک دفعه هم وقتی ازت پرسیدن خروس چی میگی و کس دیگری جای تو جواب داد و بقیه گفتن که ما از نادیا پرسیدیم تو چرا جواب دادی. دختر شیطون بلا من هم سریع به اون طرف گفت: تو نادیا ای؟

از غذاهای مورد علاقه ات هم که پیتزا بوقلمون و قارچه و مدام سفارشش رو به من و بابا میدی دیگه، شیطونک من.

دختر باهوش من میتونه  کلی از کارهایی که کرده و اتفاقاتی که دیده برای ما صحبت کنه ، تعریف کنه و اظهار نظرکنه.

یک چیزی هم که جدیداً یاد گرفتی اینه که تا یک چیزی میخوای یا یک کاری میخوای انجام بدی که میدونی ما موافق نیستیم و یک کار اشتباه هست فوری میگی : تو رو خدا. نمیدونم از کجا یاد گرفتی .

یک کتاب واژه نامه هم داری که عکس و اسم وکمی توضیح برای یک سری اشیاءو ... رو داره. یکی از عکسهاش عکس یک بلدرچین بود مامانی برات خونده بود کبک و تو گفتی: نه ، بلدرچین.

خلاصه که خیلی ماهی خورشید زندگی من.