بیخوابی
دیشب به دلیل خستگی زیاد ما ساعت 9:30 خاموشی زدیم که بخوابم. حالا نادیا خانوم به هیچ وجه نمیخواست بخوابه و مدام از سر و کول ما بالا می رفت. آخرش یه حرفی زد که خواب رو از سر ما پروند. به من گفت: ببخشید مزاحم شدم.
قربون اون حرف زدنت برم من
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی