نادیانادیا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 17 روز سن داره

نادیا امید زندگی ما

جشن تولد یک سالگی

عزیز دل مامان بالاخره تونستم برای یک ساله شدن یک جشن خوب برگزار کنم. پنجشنبه جشن تولد یک سالگی ات رو اونجوری که دلم میخواست گرفتم . خیلی خوش گذشت و همه چی عالی بود. (تا سه نشه بازی نشه !! اولش که روز تولدت بود ولی بعلت ماه رمضان و شب قدر به گرفتن عکس آتلیه و یک کیک کوچک اکتف کردیم، دومیش هم بعلت بیماری خوشگل خانم کنسل شد و این هم سومی که بخوبی برگزار شد.) و جالبیش اینجاست که دقیقاً پارسال تو همین روز با دوستام به دنیا اومدنت رو جشن گرفتیم عزیز دلم. امروز هم که روز تولد مامانه و روز جهانی کودک. عسل مامان روزت مبارک. ...
16 مهر 1390

شب تولد

دختر عزیزم درسته که فردا روز تولدته ولی چون پارسال روز تولدت چهارشنبه بود دلم میخواد از همین امروز که چهارشنبه است درست در ساعت تولدت (  50/11 دقیقه)، این لحظات قشنگ رو ، از همین لحظه جشن بگیرم عشق من. در واقع امشب شب تولدته عزیز دلم.     چه لطیف است حس آغازی دوباره، و چه زیباست رسیدن دوباره به روز زیبای آغاز تنفس... و چه اندازه عجیب است ، روز ابتدای بودن! و چه اندازه شیرین است امروز... روز میلاد... روز تو! روزی که تو آغاز شدی!  نادیاجان،دختر عزیزم ،اولین سالگرد تولدت مبارک.  عاشقانه دوستت دارم           ...
26 مرداد 1390

اولین مطلب

این اولین  پستی که برات میزارم دختر نازم خیلی وقته که میخوام برات یک وبلاگ درست کنم و البته یکی دو ماهی هم هست که درست کردم ولی مطلبی نذاشتم. آخه میدونی تو اداره که سرم شلوغه ،تو خونه هم که  خانم خانوما نمیذارن. تا نوت بوک را باز میکنم به سرعت برق خودت رو میرسونی و خودت رو میندازی روی کلیدها و خلاصه تا حالا که نشده بود ولی حالا که کمتر از یک هفته تا اولین سالگرد تولدت مونده تصمیم گرفتم که به این مناسبت هم که شده حتماً این کار رو شروع کنم و کردم. حالا امیدوارم که بتونم ادامه بدم. هرچند که نگارش خوبی هم ندارم . دخترعزیزم  تو عشق و آرزوی مامانی و دلم میخواد بهترینها رو برات انجام بدم. ...
22 مرداد 1390