نادیانادیا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره

نادیا امید زندگی ما

آرزوي ناديا خانوم

هفته قبل ديدم كه عسل مامان موهاي عروسكش رو قيچي كرده بهش گفتم چرا موهاش رو قيچي كردي گفت باهاش كاردستي درست كردم ديدم يه نقاشي كشيده از خودش و دوستش كه موهاي فرفري داره . ولي براي نقاشي خودش موهاي فرفري گذاشته و براي دوستش موهاي صاف . 🤔 بعد هم ميگه دوستم آوا دو سال دعا كرد كه مامانش براش يه خواهر بياره و حالا به آرزوش رسيده منم دو سال دعا ميكنم كه موهام فر بشه منم حتما به ارزوم ميرسم🙃 خلاصه اينطور شد كه فرداش به كمك يك نوع بيگودي من ناديا رو به آرزوش رسوندم اينم كاردستي ناديا خانوم ما ...
30 مهر 1396

آغاز ماه مهر

عسل مامان دیروز کلاس دوم رو آغاز کرد. من هم صبح با سرویسش همراهیش کردم. معلمش از تعریفهای مامانهای قبلی معلم خوبیه ولی خودش فکر میکرد که بداخلاقه و وقتی که شنید معلمشه کلی ناراحت شد ولی دیروز وقتی بعد از مدرسه باهم کلاس موسیقی می رفتیم از مدرسه و معلمش راضی و خوشحال بود. امیدوارم که سال تحصیلی جدید سرشار از شادی و آرامش باشه برات عزیز دل مادر ...
2 مهر 1396

خاطرات – اولین کنسرت ساز تخصصی

هفته گذشته هفته شلوغ و در عین حال لذت بخشی بود . روز شنبه با من و نادیا با همراهی دوستان خوبمون سمانه و آندیا جون رفتیم پارک آبی . بسیار خوش گذشت به هرچهارتاییمون و کلی از آب بازی و سرسره بازی لذت بردیم. روز دوشنبه هم عصری بچه ها رو بردیم مدرسه طبیعت و بچه ها از بازی با همدیگه و بازی با وسایلی که اونجا بود استفاده کردند .  روز سه شنبه هم که تمرین کنسرت بود و ما از این فرصت برای پیاده روی و همینطور بازی بدمینتون استفاده کردیم و کلی کالری سوزوندیم و بعد از اتمام تمرین با هم رفتیم کافه  و کالری های رفته رو برگردوندیم و ما از مصاحبت هم لذت بردیم و بچه ها هم از خوردن خوراکی های خوشمزه. ...
15 شهريور 1396

مسابقه رياضي كانگورو

اسامي ٣٠ درصد برتر مسابقه بين المللي رياضي كانگورو اعلام شد و اسم عسل مامان هم تو اين ليست به چشم ميخوره. هميشه موفق باشي عزيزترينم ️ ️ ...
7 شهريور 1396

جشن تولد 7 سالگی

پنجشنبه شب جشن تولد نادیا جونم رو برگزار کردیم. عسل مامان در جشن در لباس سفیدبرفی که با انتخاب خودش توسط یه خانم خیاط ماهر براش دوختیم میدرخشید. خودش به تمام جزییاتش توجه کرده بود و با دقت از خانم خیاط خواسته بود که براش بدوزه و خیاط مهربون هم پاپیون سرش رو هم براش دوخت و با خنده میگفت خوشم میاد که خودش دقیقا میدونه چی میخواد درحالیکه من هنوز تو این سن نمیدونم. مهمونی ما یک مهمونی فامیلی کوچولو بود ولی به خواست نادیا چند تا از دوستان صمیمی اش رو هم دعوت کردیم. که چهارتاشون تونستن در مهمونی ما شرکت کنند و به جمع ما گرمی خاصی بخشیدند. بچه ها کلی با هم بازی کردند و خوش گذروندند و قبل از آوردن کیک بچه ها کلی رقصیدن...
28 مرداد 1396

تولدت مبارک عزیزترینم

هفت سال پیش تو همچین روز و لحظه ای تو دختر قشنگم، به دنیا اومدی و با ورودت قلب و وجود ما رو نورانی کردی هفتمین سالگرد تولدت مبارک زیباترینم امیدوارم همیشه لبخند قشنگت رو روی لبهات ببینم و صدای قهقه هات دنیای ما رو پر از شادی کنه  . سالم و شاد باشی عسلم ...
27 مرداد 1396

افتتاح اولين حساب بانكي

امروز به همراه ناديا جون به خواست خودش رفتيم بانك آينده و اولين حساب بانكي رو براش باز كردم و پولهاي عيدي هاش رو كه از سه سالگي براش نگه داشته بودم به حسابش ريختم و يك مبلغي هم خودم بهش اضافه كردم . يك كارت بانكي به رنگ صورتي هم دريافت كرد كه از اين جهت بسيار خوشحال شد چون هميشه دوست داشت يك كارت بانكي شبيه بزرگترها داشته باشه . به سرعت هم رمزش رو عوض كرد مباركت باشه عزيز دلم حسابت هميشه پربركت باشه ...
19 تير 1396

يادگيري شنا

عسل مامان از هفته پيش كلاس آموزش شنا رو آغاز كرد و با عشقي كه به آب و شنا داره با اينكه فقط دو جلسه رفته به سرعت در حال يادگيريه . روز پنجشنبه هم با زندايي رفتيم پارك آبي و ناديا خانوم كلي براي خودش زير آبي ميرفت و وقتي هم ما ميخواستيم بگيريمش ميگفت نگيريد خودم ميدونم دارم چيكار ميكنم موفق باشي هميشه يكي يكدونه من ️...
10 تير 1396

کارنامه کلاس اول

سال تحصیلی تموم شده و ما روز پنجشنبه رفتیم مدرسه برای گرفتن کارنامه دوردونه ی بی همتای مامان. همه چی عالی و خوب. همه درسها و انضباط و شایستگی های فردی نادیا خانوم ما خیلی خوب بود و همینطور کارنامه توصیفی هم عالی. در مسابقه کانگورو هم خیلی خوب شده بود و لوح تقدیر گرفته دختر زرنگ من . مدرسه هم به پاس تقدیر یک عکس زیبا از نادیا با کلاه الفبا به ما هدیه داد .عصری هم با هم رفتیم شهر کتاب و به عنوان جایزه یک بازی جالب برای نادیا خریدیم و همینطور چند تا چیز دیگه که نادیا خیلی دوست داشت. مبارکت باشه عزیزم. عسل مامان، امیدوارم همیشه در راه کسب علم و دانش موفق و پیروز باشی عزیزم. من و بابا به داشتن دختری مثل تو به خو...
22 خرداد 1396

سفر به مارماریس بهشت ترکیه

با شروع تعطیلات تابستونی هفته گذشته رو ما سه نفری در مارماریس گذروندیم،شهری بسیار زیبا و بهشتی. روز پنجشنبه ساعت دوازده و نیم شب پروازمون بود و تا هواپیما به پرواز دراومد ساعت یک بود حدود سه ساعت تایم پرواز بود و بعد از رسیدن به فرودگاه ازمیر مسئول تور منتظر ما و بقیه مسافران  بود . کمی نشستیم تا همه مسافران جمع شدند و بعد بر اساس هتل مسافران بین اتوبوس ها تقسیم شدند مسیر با اتوبوس به علاوه توقف نیم ساعت در یک رستوران بین راه جهت کمی استراحت حدود چهار ساعت بود . مسیر زیبا و دیدنی بود و ما از گرگ و میش هوا تا طلوع خورشید در اتوبوس بودیم و حدود ساعت هشت و نیم به وقت مارماریس که دقیقا یک ساعت و نیم از ساعت ایران عقب تر بودند به هتل رسی...
17 خرداد 1396