نادیانادیا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره

نادیا امید زندگی ما

خاطرات – اولین کنسرت ساز تخصصی

1396/6/15 9:59
نویسنده : مامان
146 بازدید
اشتراک گذاری

هفته گذشته هفته شلوغ و در عین حال لذت بخشی بود . روز شنبه با من و نادیا با همراهی دوستان خوبمون سمانه و آندیا جون رفتیم پارک آبی . بسیار خوش گذشت به هرچهارتاییمون و کلی از آب بازی و سرسره بازی لذت بردیم.راضی

روز دوشنبه هم عصری بچه ها رو بردیم مدرسه طبیعت و بچه ها از بازی با همدیگه و بازی با وسایلی که اونجا بود استفاده کردند .

 روز سه شنبه هم که تمرین کنسرت بود و ما از این فرصت برای پیاده روی و همینطور بازی بدمینتون استفاده کردیم و کلی کالری سوزوندیم و بعد از اتمام تمرین با هم رفتیم کافه  و کالری های رفته رو برگردوندیم خندونکو ما از مصاحبت هم لذت بردیم و بچه ها هم از خوردن خوراکی های خوشمزه.محبت

روز چهارشنبه هم بلیط تئاتر گرفته بودیم . بچه ها ظهر عکاسی کنسرت داشتن و چون من باید می رفتم بانک دوست عزیزم زحمت بردن نادیا رو برای عکاسی کشید و بعد هم چهارتایی رفتیم تئاتر.محبت

روز پنجشنبه هم صبحش من و نادیا رفتیم برای کوک کردن ساز و عصر هم تولد سورپرایزی دایی شهرام  بود و تا دیر وقت در کنار اقوام به شادی گذشت.جشن

روز جمعه هم اولین کنسرت ساز تخصصی نادیا بود که به همراه دو تا خانم خوشگل دیگه اجرای گروهی داشتن . ساعت سه اجرا شروع میشد و ما ساعت بیست دقیقه به سه در سالن بودیم تا هماهنگی های لازم انجام بشه. هر اجراکننده ای میتونست چهار تا تماشاچی داشته باشه من و بابا و مامانی و به انتخاب خود نادیا زندایی شهین هم اومد. و بعد هم دایی کامبیز با یه دسته گل خوشگل برای نادیا از راه رسید. بوس اجرای زیبایی بود امیدوارم که روی صحنه های جهانی ببینمت زیبای من.تشویقمحبت

بعد از پایان هم همگی با هم رفتیم هایپر استار و برای نادیا کلی وسایل مدرسه خریدیم و بعد از خوردن یه شام خوشمزه برگشتیم خونه.زیبا

شنبه بعداظهر هم نادیا رو بردم سفیر و تست زبان داد که گفت از نظر مکالمه و درک خیلی عالیه و همینطور نوشتن و خوندن و سطح G2 قبول شد ولی هنوز نمیدونم بفرستمش یا نه؟سوال

یکشنبه هم وقت چشم پزشکی برای نادیا گرفته بودم ولی قبلش رفتیم شهروند و نادیا خانم کیف مدرسه اش رو خرید و به خواست خودش چون خیلی دوست داشت، یک کیف چرخدار انتخاب کرد البته به هر دو صورت میشه هم کوله میتونه باشه و هم چرخ داشته باشه. عسل مامان کلی با کیفش کیف کرد و چندین بار پر و خالیش کرد و به شیوه های مختلف چیدمانش کرد . یاد بچگی های خودم افتادم که چه کیفی با این وسایل مدرسه میکردم و روزی صد بار اینور و اونورشون میکردم.منتظر

همیشه موفق باشی زیبای من.محبتبوس

پسندها (1)

نظرات (0)