نادیانادیا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 11 روز سن داره

نادیا امید زندگی ما

اولین لاک ژل

چند سالی هست که من برای عید لاک ژل میزنم که این دو هفته از دیدن ناخن های زیبا و بدون لب پر شدن لاک لذت ببرم البته بغیر پارسال که همه چی کنسل شد ولی امسال یک آرایشگاه مطمئن و خلوت که بسیار هم خوب پروتکل ها رو رعایت میکرد پیدا کردم و یک ماه قبل از عید وقت گرفتم . روزی که نادیا فهمید گفت مامان من هم خیلی دوست دارم  و دوستهام همه میزنن و ... گفتم مامان جون الان دیگه خیلی دیره و چون سرشون شلوغه و بخاطر کرونا هم باید خلوت باشه نفر جدید قبول نمکینه ولی بعد از عید که می خوام برم و مال خودم رو پاک کنم تو هم میبرم تا برات بزنه . خلاصه اولین دوشنبه بعد از عید یعنی شانزدهم باهم رفتیم تا قبل از اوج گرفتن کرونا به قولی که بهش داده بودم عمل کنم ....
30 فروردين 1400

نوروز 1400

نوروز امسال هم با رعایت کامل پروتکلها گذشت و ما مثل پارسال در خانه ماندیم و فقط چون ترس و استرسمون از پارسال کمتر بود برخلاف پارسال که از تو خونه تکون نمیخوردیم از خونه خارج میشدیم و هر روز به پارک میرفتیم  و یا دوچرخه سواری میکردیم و یا نادیا اسکیت بازی میکرد و یا در زمین بازی تاب بازی می کرد. البته یک لطف بزرگی هم که به خودمون میکردیم اکثرا خودمون رو مهمون  بستنی فروشی میکردیم و می خریدم و میبردیم در پارک میل میکردیم که در هوای خوب بهاری بسیار می چسبید.  دو سه تا عید دیدنی هم خونه دایی ها و مادربزرگ رفتیم . فقط و فقط همین و این هم سومین نوروز بود که بدون سفر گذشت.  امیدوارم نوروز بعدی بهتر از این سه نوروز گذشته باشه ...
30 فروردين 1400

برگزیده مرحله ی انتخابی چالش ببراس

نادیا خانوم ما در مرحله ی اول چالش ببراس جزء نفرات برگزیده انتخاب شد و به مرحله بعدی راه پیدا کرد.😍😍😍 امیدوارم هر روز شاهد موفقیتهای بیشتر و بیشتر تو باشیم عزیز دلم . ما بسیار به وجود نازنین تو افتخار میکنیم شیرین دوست داشتنی من😘😘😘 ...
22 فروردين 1400

آخرین روز کاری اسفند 99

امروز آخرین روز کاری من در سال 99 است. بالاخره این سال کرونایی در حال اتمام هست . یکسال در اضطراب بیماری و کرونا  گذشت و هنوز این کرونا تموم نشده. امیدوارم سال جدید سال روشنی برای همه باشه و زودتر از شر این ویروس منحوس راحت بشیم و روزهای معمولی شیرین و با آرامشمون دوباره برگرده . الهی آمین🙏 😍😍😍
26 اسفند 1399

10 سالگیت مبارک شیرینم❤️❤️

عزیزم ورودت به دومین دهه از زندگی رو بهت تبریک میگم. 10 سال پیش در چنین روز لحظه ای قدم به قلب ما گذاشتی و قلب ما رو نورانی کردی زیبای دوست داشتنی من ️ ️ ️ ️ 10 سالگیت مبارک ...
27 مرداد 1399

آخرین روزهای اسفند غمگین سال 98

امروز آخرین روزیه که در سال 98 در اداره هستم. سال 98 با کلی فراز و نشیب در حال اتمامه ، سالی که با سیل شروع شد و کل برنامه مسافرت ما رو بهم زد و حالا این هم از اسفند پرشور و حال ما که من همیشه  حتی از روزهای عید هم بیشتر دوستش داشتم ولی تبدیل شد به اسفندی پر از ترس و اضطراب از ابتلا به بیماری کرونا 😭😭 و قرنطینه در خونه و باز هم بهم خوردن برنامه سفر و ترس از مرگ و بیماری 😢😢 حتی نتونستم خونه تکونی بکنم و حتی نتونستم پرده ای که برای خونه خریده بودم رو برای نصب به خونه بیارم و دلخوشی های کوچیکی رو که داشتیم از دست دادیم. الان فقط همه در تلاش هستیم که بیمار نشیم و خدای نکرده شاهد از دست دادن عزیزانمون نباشیم. ولی فکر میک...
26 اسفند 1398

دیپلم افتخار مسابقات کانگورو

نادیا خانم ما موفق به کسب دیپلم افتخار در مسابقات بین المللی کانگورو شد.  امیدوارم که همیشه موفق و پیروز باشی زیبای دوست داشتنی من.😘😘 دوشنبه پیش هم به من اعلام کرد در شورای دانش آموزی شرکت کرده و فقط یک روز وقت داره که تبلیغات انجام بده من هم با فرصت بسیار محدودم یک پوستر تبلیغاتی ساده براش درست کردم . امیدوارم که انتخاب بشه و من شاهد خوشحالیش باشم.😍😍     ...
6 آبان 1398

تولدت مبارک عشق زیبای من

روزا دوست داشتنی تر شد وقتی دنیا اومدی تو، تو نقاشی دنیا رنگ زیباتو زدی تو یه سالی تو همین روز شکفتی گل من رو زمین یاد تو حک شد روی تقویم دل من امشب، شب توست خنده، مال لب توست وقت تاب و تب توست تو که خود خود عشقی، تولدت مبارک، تو هدیه ی بهشتی، تولدت مبارک تو که خود خود عشقی، تولدت مبارک، تو هدیه ی بهشتی، تولدت مبارک تولدت مبارک ...😍😍 دست دست دست به هم نه نه نه به غم هیشکی مث خودت نمیشه بدون بهونه این جمع تویی نور این شمع تویی برسی به آرزوت همیشه تو شمعو فوت کن با عشق و خنده آخه جون ما به جونت بنده تموم آروزمون واست بخت بلنده ... تو که خود خود عشقی، تولدت مبارک، تو هدیه ی بهشتی، تولدت مب...
27 مرداد 1398

روزهایی که گذشت در سال 98

امروز اولین روز تابستان 98 هست و یادم اومد که در بهاری که گذشت هیچ پستی نذاشتم. عید امسال که با داستانهای سیل بسیار ناراحت کننده و غم انگیز آغاز شد . و ما هم برای تعطیلات طولانی عید امسال کلی برنامه ریزی کرده بودیم که تعطیلات را با یک گشت گذار طولانی در جنوب و شهرهای بروجرد و دزفول و شوش و آبادان و خرم آباد بگذرونیم که داستان سیل کل برنامه ما رو بهم ریخت و مجبور شدیم کلیه ی هتل های رزروی رو کنسل کنیم و ایام تعطیلات رو به دید و بازدید و مهمونی و دوچرخه سواری در پارک بگذرونیم.  من کلاس یوگا رو در یک مرکز تخصصی شروع کردم و واقعا از انجامش لذت می برم، ورزش بسیار فوق العاده و آرامبخشیه.😍 نادیای دوست داشتنی من هم  پرتوان در درس و ز...
1 تير 1398