روزهای مدرسه – اولین دیکته
دیروز اولین دیکته رو من به نادیا گفتم . خیلی دوست داشت که غلط بنویسه ببینه چه اتفاقی میفته. منم گفتم پس کلمه باب رو بلد نیستی. اشکال نداره باید یک صفحه بنویسی که یادت بمونه. گفت نه نه یادم اومد گفتم باشه ولی در هر صورت یک خط باید بنویسی. امروز هم اولین دیکته رو تو مدرسه مینویسه. موفق باشی عزیزم. دیروز میگفت خانم معلم زبان به من گفته تو شاگرد زرنگ کلاس هستی . چون نادیا زبانش خوبه دستیار معلم شده به بچه ها یاد میده. خیلی خوشحال بود. و همینطور چون در گروه سه نفره استراحت قرار داره یه تحقیق در مورد استراحت برده و امروز هم یک ملحفه و کوسن بعنوان بالشم و پتو با خودش برد مدرسه. ظاهرا فقط نادیا تحقیق برده و خانم گفت فقط ن...