نادیانادیا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 24 روز سن داره

نادیا امید زندگی ما

خاطرات

1390/9/13 15:44
نویسنده : مامان
335 بازدید
اشتراک گذاری

دختر قشنگم

چقدر قشنگ بوس میکنی . عاشق بچه ها هستی  و بهشون میگی نی نی و  از دیدنشون ذوق میکنی . یک عکس خوشگل بچه روی جعبه قطره مولتی ویتامینت هست که خیلی دوستش داری . دیروز برش داشته بودی و بوسش میکردی. بهت گفتم حالا مامان رو بوس کن و تو شروع کردی به بوس کردن من. وای که چقدر این بوسه هات شیرینه عزیزم.

البته خود این قطره رو اصلاً دوست نداری و تا میبینیش فرار میکنی .جمعه هم که می خواستم قطره بهت بدم شروع کردی به جیغ زدن و فرار کردن من خندیدم و گفتم " ترسید" تو هم تند تند میگفتی "تسید"  " تسید" .

دیروز بابا داشت از داروهای سینوزیتش استفاده میکرد و باید قطره توی بینیش میریخت و دارو با پنبه  روی چشمش میذاشت . تو هم کلی ترسیده بودی و گریه میکردی . دیگه ما هم اینقدر با این پنبه ها با هات بازی کردیم تا آروم شدی. دختر بابایی دیگه .

توی کلمات هم بعضی از حروف رو که نمیتونی بگی مثل : س ، ش ، خ ، چ  بجاش حرف ه یا ن  میذاری. مثلاً:

ماشین = ماهین

چایی= هایی

هرچیزی هم که توی آب شناور باشه میگی = ماهی

خیلی دوستت دارم عشق من

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)