نادیانادیا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره

نادیا امید زندگی ما

خاطرات

1391/11/1 8:49
نویسنده : مامان
433 بازدید
اشتراک گذاری

دختر قشنگم از دیروز تلویزیون دیدنت رو خیلی کم کردم آخه در کارگاه گفتن که تلویزیون دیدن تمرکز و قوه شنیداری بچه ها رو خیلی کاهش میده . در این سن نباید بیشتر از روزی نیم ساعت دیده بشه.

عوضش یک برنامه هفتگی  برات نوشتم که دیروز روز درست کردن کاردستی بود و با هم کاردستی یا به قول خودت "دست کاری " درست کردیم. یک کلاژ از برگ درختان و عکس خودمون. هم با تفاوت برگها آشنا شدی و هم کلی سرگرم شدیم.

 به یک شماره تلفن قصه گو هم زنگ زدم و قصه اش رو گوش دادی خیلی خوب بود و خوشت اومد و خواستی که دوباره برات بذارم. خودم هم یه بار دیگه برات تعریف کردم و یک بار هم قبل از خواب برات گفتم . به نظر روش خیلی خوبیه برای مامانهایی که مثل من قصه زیاد بلد نیستند.

حالا بگم از شیرین زبونیهات:

مامانی میگه: کارتهای بازیت رو توی دهنت نکن . میگی: به شما مربوط نداره. جالبه که ما هیچوقت این جمله رو توی خونه بکار نبردیم. من فکر میکنم این کلمات رو از تلویزیون یاد میگیری خانوم خانومها.

یه اسباب بازی بعی بعی داری که آهنگ میزنه و راه میره . اونو روشن کردی و کنار مبلگذاشتی و بهش میگی : از اینور نرو خطرناکه . بعد یک تکه از کیکت رو کندی و گوشه دیوار ریختی و بهش میگی: بخور عزیزم. بعی بعی یک دفعه کج شد و افتاد. اونوقت بهش میگی : لالات میاد . بیا لالا کن. بعد هم رفتی کل بسته کیکت رو براش اوری و گذاشتی جلوش و بهش میگی مواظب باش پوستش رو نخوری ها.

چند شب پیش زندایی و نیلوفر پیشت خوابیدن. صبح که از خواب بیدار شدی رفتی پیششون و اون دستهای کوچولو و خوشگلت رو تکون دادی و گفتی: پاشید پاشید صبح شده چقدر میخوابین.

مامانی با صدای بلند میگه: مواظب باش آب رو نریزی. میگی: جیغ نزن بچه

مراسم ختم دایی بابا رفتیم. عزیز گریه میکرد. بهش میگی: گریه نکن . ناراحت نباش . بخند.

زیباترین هدیه زندگی من همیشه با من باش.ماچقلب

ک

نادیا خانوم در بازینو وقتی که با گریم به یک پیش خوشگل تبدیل شده

ح

نادیا خانوم در حمام در حال آب بازی همراه با اثر هنری زیبایی که خلق کرده

نن

نادیا خانم در حال درست کردن ظرف میوه خمیری

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)