نادیانادیا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 21 روز سن داره

نادیا امید زندگی ما

جايزه يك تلاش بي نظير

عسل مامان ديروز تا رسيد خونه با خوشحالي به من زنگ زد و گفت چون ديگه مشقهام رو خيلي خوش خط مي نويسم خانم من رو امروز برد دفتر و يك جايزه بهم دادن. اين يك جايزه ويژه بود چون معمولا براي فعاليتهاي خوبشون بهشون كارت امتياز ميدن و بر اساس مقدار امتيازهايي كه جمع كردن ميتونن از دفتر جايزه بگيرين ولي اين يه جايزه ويژه بود براي ناديا خانوم ما بخاطر تلاش ويژه اي كه داشت عزيزم ممنون از تلاشت تو مايه ي افتخار ما هستي   خط اوايل سال نادیا خانم خط زيباي جديد عسل مامان با پيشرفت قابل ملاحظه اش ...
13 دی 1396

جلسه اولیا و مربیان

دیروز دومین جلسه اولیا و مربیان بود . معلمشون در مور روشهای جدید آموزش ریاضی توضیح داد و همینطور اهمیت کتابخوانی . از نادیا بسیار راضی بود و گفت که هوش ریاضی بسیار خوبی داره و از نظر تمرکز و .. کاملا ازش راضی بود و فقط گفت که خطش باید بهتر بشه هرچند که از اول سال تا حال پیشرفت چشمگیری داشته. بهش گفتم تازه دفترهای پارسالش رو باید ببینی که متوجه بشی چقدر تلاشش در زمینه خوش خط نوشتن  زیاد بوده و خدا رو شکر خطش نسبت به پارسال عالی شده. البته اگر خط ارثی باشه توقع زیادی نباید ازش داشت تو مایه افتخار ما هستی عزیز دلم ...
10 آبان 1396

آرزوي ناديا خانوم

هفته قبل ديدم كه عسل مامان موهاي عروسكش رو قيچي كرده بهش گفتم چرا موهاش رو قيچي كردي گفت باهاش كاردستي درست كردم ديدم يه نقاشي كشيده از خودش و دوستش كه موهاي فرفري داره . ولي براي نقاشي خودش موهاي فرفري گذاشته و براي دوستش موهاي صاف . 🤔 بعد هم ميگه دوستم آوا دو سال دعا كرد كه مامانش براش يه خواهر بياره و حالا به آرزوش رسيده منم دو سال دعا ميكنم كه موهام فر بشه منم حتما به ارزوم ميرسم🙃 خلاصه اينطور شد كه فرداش به كمك يك نوع بيگودي من ناديا رو به آرزوش رسوندم اينم كاردستي ناديا خانوم ما ...
30 مهر 1396

آغاز ماه مهر

عسل مامان دیروز کلاس دوم رو آغاز کرد. من هم صبح با سرویسش همراهیش کردم. معلمش از تعریفهای مامانهای قبلی معلم خوبیه ولی خودش فکر میکرد که بداخلاقه و وقتی که شنید معلمشه کلی ناراحت شد ولی دیروز وقتی بعد از مدرسه باهم کلاس موسیقی می رفتیم از مدرسه و معلمش راضی و خوشحال بود. امیدوارم که سال تحصیلی جدید سرشار از شادی و آرامش باشه برات عزیز دل مادر ...
2 مهر 1396

خاطرات – اولین کنسرت ساز تخصصی

هفته گذشته هفته شلوغ و در عین حال لذت بخشی بود . روز شنبه با من و نادیا با همراهی دوستان خوبمون سمانه و آندیا جون رفتیم پارک آبی . بسیار خوش گذشت به هرچهارتاییمون و کلی از آب بازی و سرسره بازی لذت بردیم. روز دوشنبه هم عصری بچه ها رو بردیم مدرسه طبیعت و بچه ها از بازی با همدیگه و بازی با وسایلی که اونجا بود استفاده کردند .  روز سه شنبه هم که تمرین کنسرت بود و ما از این فرصت برای پیاده روی و همینطور بازی بدمینتون استفاده کردیم و کلی کالری سوزوندیم و بعد از اتمام تمرین با هم رفتیم کافه  و کالری های رفته رو برگردوندیم و ما از مصاحبت هم لذت بردیم و بچه ها هم از خوردن خوراکی های خوشمزه. ...
15 شهريور 1396

مسابقه رياضي كانگورو

اسامي ٣٠ درصد برتر مسابقه بين المللي رياضي كانگورو اعلام شد و اسم عسل مامان هم تو اين ليست به چشم ميخوره. هميشه موفق باشي عزيزترينم ️ ️ ...
7 شهريور 1396

جشن تولد 7 سالگی

پنجشنبه شب جشن تولد نادیا جونم رو برگزار کردیم. عسل مامان در جشن در لباس سفیدبرفی که با انتخاب خودش توسط یه خانم خیاط ماهر براش دوختیم میدرخشید. خودش به تمام جزییاتش توجه کرده بود و با دقت از خانم خیاط خواسته بود که براش بدوزه و خیاط مهربون هم پاپیون سرش رو هم براش دوخت و با خنده میگفت خوشم میاد که خودش دقیقا میدونه چی میخواد درحالیکه من هنوز تو این سن نمیدونم. مهمونی ما یک مهمونی فامیلی کوچولو بود ولی به خواست نادیا چند تا از دوستان صمیمی اش رو هم دعوت کردیم. که چهارتاشون تونستن در مهمونی ما شرکت کنند و به جمع ما گرمی خاصی بخشیدند. بچه ها کلی با هم بازی کردند و خوش گذروندند و قبل از آوردن کیک بچه ها کلی رقصیدن...
28 مرداد 1396