نادیانادیا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 23 روز سن داره

نادیا امید زندگی ما

خاطرات

1391/10/18 8:30
نویسنده : مامان
244 بازدید
اشتراک گذاری

پریروز رفتیم عکسهای تولد نادیا خانوم رو بعد از 5 ماه تایید نهایی کنیم تا بره برای چاپ کلی توی آتلیه آتیش سوزوند و اونجا رو به  هم ریخت. بعدش هم که اومدیم خونه  گیر داد که باید کاردستی درست کنیم. یا به قول خودش : دست کاری

ما هم یک ظرف یک بار مصرف اوردیم و باهم دیگه  یک قاب عکس ازش درست کردیم. یک قاب عکسی که نادیا خانوم با ماژیک روش نقاشی کرده . یک کتاب پرورش خلاقیت کودکان دارم که ایده های خوبی برای کاردستی درست کردن داره . دختر خوشگل من هم کلی با این کارها حال میکنه و بعدش هم خرابشون میکنه. آخه به نقل از این کتاب تو این سن بچه ها از پروسه انجام کار لذت میبرن و اینکه چی درست میکنن زیاد براشون مهم نیست.

امروز صبح ساعت پنج و نیم با چشمای بسته از توی تخت و پارک منو صدا میزنه که مامان جون بیارم پایین. من هم بغلش کردم و چند بار بوسیدمش . درحالیکه چشمش بسته بود تو همون خواب و بیداری به من میگه : مرسی که منو بوس کردی.

قربونت برم الهی من شیرین زبون من.

گاهی هم که ادای بقیه رو در می آره مثلاً مادربزگ من چون دندون نداره موقع غذا خوردن لبهاش رو جمع میکنه و میچرخونه.  دختر ناز من هم با دقت اونو نگاه میکنه و لبهاش رو مثل اون جمع میکنه و میچرخونه و گاهی هم ادای حرف زدنشو مثل خودش در می آره. شیطونک خانومماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)