نادیانادیا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 24 روز سن داره

نادیا امید زندگی ما

مصاحبه تلویزیونی

1392/5/13 10:00
نویسنده : مامان
496 بازدید
اشتراک گذاری

پنجشنبه گذشته تو پارک نزدیک خونمون من و نادیا روی چمنها نشسته بودیم و حرف میزدیم. یه دفعه گزارشگر برنامه صبح بخیر ایران اومد و از من پرسید مصاحبه میکنید گفتم نه. گفت وای دخترتون خیلی خوشگله .بعد نادیا همینطوری شروع کرد به حرف زدن و اون هم باهاش مصاحبه کرد و فیلمبردارشون هم میگفت : ادامه بده باهاش حرف بزن. یه آبنبات نزدیک اونجایی که نشسته بودیم افتاده بود و نادیا داشت به من میگفت که یک بچه ای آبنباتش رو انداخته اینجا. و بعد هم به خانم گزارشگر گفت. و اونهم باهاش ادامه داد.

: اسمت چیه ؟

-          نادیا

-          یه بچه ای آبنباتش رو انداخته اینجا.

:  کار بدی کرده به نظر تو

-          آره باید ببره بندازه تو سطل آشغال

: آفرین  تو این کار رو همیشه میکنی، آشغالها رو میندازی سطل آشغال

-          آره من همیشه آشغالها رو میندازم تو سطل آشغال

: آفرین به تو

 : بهترین دوستت کیه؟

-          (با کمی مکث) نادیا – (طفلی بچه ام فعلاً هیچ دوستی نداره، اسم خودش رو به عنوان دوستش گفت.)

: اِ ، چه جالب  اسم اون هم نادیا ست . این چوب تنها چیه که تو دستت گرفتی؟

-          چوب بادکنکمه ، بادکنکم افتاد تو تیغها ترکید

: آخی ، الان ناراحتی

-          آره

بعد هم خندید و دوید طرف من . گزارشگره هم که کلی کیف کرده بود خندید و گفت قربونت برم . خیلییییی باحال بود. و به من گفت دختر به این بلبل زبونی تو چرا اینقدر کم رویی. فکر کنم هنرپیشه بشه.

این هم از اولین مصاحبه تلویزیونی نادیا خانوم ما.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)