اولین مجسمه خمیری
نادیا خانوم من
دیروز اولین مجسمه خمیری خودش به تنهایی و با ذهن خلاق خودش درست کرد.
دیروز براش یک بسته خمیر جدید خریدم. آخه خانوم خانومای ما وقتی رنگهای خمیر با هم قاطی میشن دیگه دوست نداره باهاشون بازی کنه. همین که رسیدیم خونه شروع کرد باهاشون بازی کردن. این خمیرها که خودشون بصورت لوله های باریک باریک بودن . یک خمیر لوله نارنجی گذاشته بود و دو تا تیکه خمیر آبی رو گذاشته بود دو طرفش و اومد و به ما نشون داد و گفت : الاکلنگ درست کردم.
یعنی فوق العاده بود. کاملاً شبیه به الاکلنگ . این هم عکسش.
قربون این دختر باهوشم برم من.
موقع شام خوردن بود. بهت میگفتم وقتی شامم رو خوردم میام باهم خمیر بازی کنیم. وقتی سفره رو جمع کردیم. اومدی و به هم گفتی:" سامتو خودی؟ " یعنی حالا که خوردی بیا خمیر بازی کنیم.
عزیز دلمی تو
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی