دومین مسافرت نادیا خانوم
تعطیلات هفته گذشته نادیا خانوم به همراه مامان و بابا و مامانی و خانواده دایی کامبیز برای چهار روز به شهر انزلی سفر کرد. این دومین مسافرت خانوم خانومهای ما بود. اولین مسافرتش هم در سن هفت ماهگی به شهر نور بود.
البته این مسافرت هم به ما و هم به نادیا جونم خیلی خوش گذشت. دخترم حسابی آب بازی و شن بازی کردو کلی هم با قایق اردکیش قایق سواری کرد. و شادی این خانوم خانومها برای ماهم شادی آورد. من خودم هم برای اولین بار به طرح سالم سازی بانوان رفتم و خیلی خوب بود. .آخه تا حالا هروقت که به شمال سفر کرده بودم فقط تا لب ساحل میرفتم و هیچ وقت توی آب دریا شنا نکرده بودم هم به خاطر ترس مامانم از دریا و هم اینکه خودم با لباس خیس شدن رو دوست ندارم. ولی این اولین باری بود که تنی به آب دریا زدم و واقعاً خوب بود.
این هم از عکس های نادیا خانوم در این سفر.
خوشگل من تا این اسب رو توی راه دید گفت اسبه پتو انداخته روش لالاش می یاد . بعد اومده بود توی ماشین و پتو می انداخت روش و می گفت من هم میخوام لالاکنم مثل اسبه.
بعد هم یه گاو دیده بود و می گفت میخوام برم پیشش بغلش کنم بوسش کنم. و بعد هم ادای علف خوردن گاوها رو در می آورد.
اینجا هم عروسک من در حال چیدن گل از گلهای جلوی هتله. و کلی هم روی سرش گذاشته.
اینجا هم که مشغول آب بازی در آب دریاست. اگه یک لحظه ولش میکردیم. میخواست تا وسط دریا بره این دخمل ما
اینجا هم که در حال شن بازی و کیف کردن با شن های ساحله.
خانم خانومای من در حال خاک بازی در جنگل. و غذا دادن به حلزون ها. یه دونه برگ برداشته بود و جلوی حلزونها میذاشت و میگفت دارم بهش غذا میدم.
این هم از اخم نادیا خانوم به ما. قربون اون اخمت برم ماددددر.