اولین آهنگسازی نادیا خانوم ما
روز چهارشنبه که من از سرکار برگشتم نادیا گفت: مامان من یک آهنگ ساختم . با شنیدن این حرف کلی خوشحال شدم و تشویقش کردم و او هم آهنگش رو به زیبایی برام نواخت و من کلی لذت بردم. ظهر روز پنجشنبه نادیا کلاس موسیقی داشت و باهم رفتیم به کلاس. صدای زدن آهنگی رو که ساخته بود میشنیدم و همینطور تشویقهای استادش که بعد از اجرا بهش گفت عالیه، بسیار عالیه دیدم استادش با خوشحالی از کلاس اومد بیرون و موبایلش رو برداشت و درحالیکه میرفت تو کلاس رو به من کرد و با ذوق گفت که آهنگ ساخته منم تو دلم کلی قند آب شد.
عسل مامان چندین بار آهنگ رو برای استاد اجرا کرد و استاد ازش فیلم گرفت. در پایان کلاس استاد عزیز ما، کلی از نادیا و آهنگش تعریف کرد و گفت که بسیار زیبا و خاصه و تم عجیبی داره و شبیه آهنگهای کلیسایی و فلسطینی شده.
خلاصه استاد هی تعریف کرد و ما هی بیشتر ذوق کردیم و در ابرها سیر
البته چون همراه آهنگ نتها رو می خوند قرار شد روش کار کنه و نتها رو تو دلش بخونه تا اجرای زیباتری برای جلسه بعد داشته باشه. دیروز هم تو خونه زمان تمرین بیشتر تایمش، روی آهنگ خودش کار کرد و نتهاش رو هم نوشت.
بعد از کلاس هم وقت طب فیزیکی داشتم باهم رفتیم و بعد از اتمامش رفتیم رستوران و یک جشن دو نفره خوشمزه برای این موفقیت نادیا برای خودمون برگزار کردیم.
تو مایه ی افتخار ما هستی دختر خلاق و بی نظیر من خوشحالم که لحظه به لحظه شاهد رشد و شکوفایی تو هستم. پروردگار بزرگ همیشه پشت و پناهت باشه زیبای من
این هم اولین دستنوشته آهنگسازی نادیا خانم ما، اینجا میزارمش که روزی بعنوان اولین اتود آهنگساز بزرگ جهان قابل دسترسی باشه