جشن تولد گروهی پنج سالگی

دیروز بعد از پایان کنسرت سه تایی راهی شدیم تا به مجتمع الماس هروی بریم. آخه قرار بود جشن پنج سالگی فرشته های متولد مرداد رو با دوستان عزیزم برگزار کنیم . ما ساعت یک رسیدم به مجتمع و چون ساعت شروع برنامه سه بود، ما یه گشتی در پاساژ زدیم و  و رفتیم رستوران و نهار خوردیم .

بعد هم لباسهای نادیا رو عوض کردم و تقریبا ساعت یک ربع به سه در اتاق جشن بودیم و اولین نفری بودیم که اونجا رسیدیم . تقریبا پنج دقیقه بعد از ما زهره جون با همسر و دو فرشته قشنگش رسید و بعد از حال و احوال یه چندتایی عکس گرفتیم و منتظر بقیه دوستان شدیم. بعد فاطمه جون و همسرشو گل دخترش که زحمت برگزاری جشن باهاش بود و بسیار ازش سپاسگذارم  وارد شدند و کم کم باقی دوستان نیز از راه رسیدند و بعد از جمع شدن بچه ها کارتهای مهمان رو به گردنشون انداختند و مربی های اونجا بچه ها رو برای بازی به شهربازی بردند و مامان باباها مشغول پایکوبی شدند. بعد از حدود یک و نیم ساعت بازی بچه ها برگشتند و جشنشون شروع شد کمی رقص و بازی صندلی و بعد هم کیک خوشگلشون به شکل کرم پنج تکه ای از راه رسید و بچه ها بعد از فشفشه بازی با ذوق و شوق شمع رو فوت کردند و به نوبت کیک رو بریدند.

لباسی پرنسسیش رو هم آورده بودم که موقع شروع جشن تنش کنم ولی خوب چون دیدم خودش یادش نیست ،‌ من هم به روی خودم نیاوردم .

روز بسیار شادی بود و هم به ما و هم به بچه ها بسیار خوش گذشت. جالب اینکه بابای آرشیدا جون دوست و همکلاسی دوره لیسانس بابای نادیا بود . و اونها هم از دیدن هم خیلی خوشحال شدند.

ساعت هفت از مجتمع اومدیم بیرون و نادیا هم تو ماشین از خستگی خوابش برد و وقتی رسیدیم بیدار شد یکمی با فلوتش بازی کرد و دوباره از خستگی زود خوابید.

جشن بیاد موندنی و زیبایی بود . امیدوارم که باز هم بتونیم چنین جشنهایی خاطره انگیزی رو برای بچه ها برگزار کنیم.

نادیا در میان بادکنکها

بچه ها در حال بازی با بادکنکها

بچه ها منتظر برای رفتن به شهر بازی

بچه ها بعد از اتمام بازی در شهربازی آماده برای شروع جشن

از چپ به راست: نادیا-امیرحسین-آرشیدا-یسنا-گلارین-دیبا-آوینا-برسام-بردیا

تولدت مبارک عسلم

نادیا و آرشیدا در حال اختلاط

اومدن کیک و بچه ها در حال فشفشه بازی

بچه ها در حال فوت کردن شمع پس از فوت کردنهای ناموفق و ناهماهنگ

بچه های کیکی شده ، در حال تست کیک از طریق چشیدن خامه هایی که بصورتهاشون مالیده شده

نادیا و آرشیدا در حال رقص با عروسکها

نادیا خانوم در حال بریدن کیک تولد

نادیا در حال غذا خوردن

و پایان جشن