اولین نوشته های مفهوم نادیا خانوم
نادیا خانوم ما دو سه هفته پیش اولین نوشته های مفهوم رو خودش به تنهایی نوشت. اعداد رو از یک تا پنج نوشت بدون اینکه کسی یادش داده باشه . چون من به هیچ وجه هیچگونه عجله ای برای آموزش خوندن و نوشتن به گل دخترم ندارم و بهمین خاطر هیچوقت برای آموزشش حتی نوشتن اسمش هم هیچگونه تلاشی نکردم و خوشبختانه مهدکودکی هم که انتخاب کرده ام چنین روالی نداره .البته یه مدتیه که کلا خیلی دوست داره بنویسه.
اما چند هفته پیش دیدم روی یک تقویم کوچیک داره یه چیزهایی مینویسه . بعد هم صدام کرد که مامان ببین چی نوشتم. دیدم اعداد رو از یک تا پنج نوشته . به پنج هم میگفت اون که شکل کوهه پنج هست ( البته قبلا هم یکبار گفته بود (با عرض پوزش) پنج شبیه یک باسنه . غش غش هم میخندید)
خلاصه بنده هم که یک عدد مامان هستم کلی ذوق کردم و قربون صدقه اش رفتم . بعد هم تشویق شد و دو بار دیگه مرتبتر نوشت. قربونت بره مامان زندگی من
این هم اولین نوشته های نادیا خانوم ما
این هم تلاشهای بعدی برای نوشتن های بیشتر
خدا پشت و پناهت باشه زیبای من
این هم یک نقاشی خیلی زیبا که نادیا خانوم همون روز برای مامانی کشید که وقتی رفتیم خونه شون بهش هدیه بده
من که احساس میکنم خودش و مامانی هست که کاملا حس دختربچه و مادربزرگش رو منتقل میکنه ولی خودش میگفت خودمون نیستم همینطوری کشیدم فقط برای مامانی.