نادیانادیا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره

نادیا امید زندگی ما

اولین کتابهای جلد شده نادیا خانوم

1393/8/25 15:47
نویسنده : مامان
531 بازدید
اشتراک گذاری

نادیا خانوم ما دیگه یک خانوم محصل شده. و ما دیروز  اولین کتابهای آموزشی رو برای خانوم کوچولومون جلد کردیم. یاد وقتی افتادم که با پدر مرحومم دوتایی مینشستیم و کتابهام رو جلد میکردیم و چه لذتی از این کار میبردم. یک جلد کاغذ کادو و بعد هم یک جلد هم با کاورهای پلاستیکی و بعد هم پدرم با خط خوشش اسم و کلاسم رو داخلش مینوشت. چه حالی داشتم با این کتابها و لوازم تحریر و .... یادش بخیر.

ولی کاورهای این دوره خیلی با مال زمان ما فرق داره. کاورهای برچسبی خیلی ساده و راحت ، اول یک لایه باریک وسطش رو برمیداری و بعد دو طرفش  رو میچسبونی و چون من میخواستم جلد کتابها براش پیدا بشه یک نوع شفافش رو خریدم. اول یک بسته با طرح ساده گرفتم که البته سایزش هم کمی کوچک بود ولی بعد تو یک مغازه دیگه طرح های کارتونیش رو هم دیدم وشش عدد با طرحهای پیشی ، دختر توت فرنگی و ..  به همراه برچسب بابربی برای نوشتن نامش خریدم. فکر کنم من بیشتر از نادیا ذوق داشتم آخه احساس میکردم دخترم دیگه بزرگ شده و من دارم براش کتابهاش رو جلد میکنم و البته یاد دوران کودکیم و وسواسی که برای جلد کردن کتابهام داشتم هم خیلی خاطره انگیز بود. بعد از جلد کردن و زدن برچسب ، مهر لوگو نادیا رو هم توسط خودش تو صفحه عنوان کتاب زدیم. و کتابها حاضر شد برای اینکه خانوم کوچولوی ما اونها را با خودش به مهد ببره. کتاب علوم و ریاضی و هنر .

این هم از اولین کتابهای جلد شده نادیا خانوم دانش آموز ما

یکشنبه هفته پیش هم ماشین جدیدمون بالاخره گرفتیم. و ذوق نادیا هم برای اون واقعا دیدنی بود. مخصوصا به خاطر سقفش که حسابی کیف کرد. و میگفت من فقط این ماشینو دوست دارم و تند تند براش بوس می فرستاد. عزیز دل مامان

 

 

خوشحالی نادیا بخاطر ماشین جدید

کاردستی بع بعی که باهم درست کردیم

کاردستی ماسک ببر یا کارناوال ماسک که باهم درست کردیم

کاردستی میمونها که باهم درست کردیم و نادیا اونقدر دوستش داشت که شب پیش خودش خوابوند و صبح هم بردش مهد

نقاشی نادیا در مهد که من و مامانی و خودش رو کشیده.

این هم یک نمونه از خلاقیتهای خوشگل خانوم ما که فنجونها رو با گلسرهاش تزئین کرده

خدا حفظت کنه همیشه عسل مامان.

پسندها (1)

نظرات (0)